ادامه از پست قبلی
3- اواخر فروردین و اوایل اردیبهشت مسائلی پیش آمد پیرامون وزارت اطلاعات که با استعفای آقای مصلحی همراه شد و با دستور رهبری ایشون قرار شد سر کارشون برگردند و البته غیبت 11 روزه رئیس جمهور. که باز هم ولایت مداران تازه به ولایت رسیده تا تونستند به دولت و شخص رئیس جمهور و شخص آقای مشایی تاختند و تاختند که باز هم با واکنش مقام عظمای ولایت مواجه شد:« شما ببینید در همین پنج شش روز گذشته سر یک قضیهاى که آنچنان هم از اهمیت بالائى برخوردار نبود - سر مسئلهى اطلاعات و امثال اینها - چه جنجالى در دنیا راه انداختند. تحلیلها را بردند به این سمت که بله، در داخل نظام جمهورى اسلامى شکاف ایجاد شده است، حاکمیت دوگانه شده است، رئیس جمهور حرف رهبرى را گوش نکرده است! دستگاههاى تبلیغاتىِ خودشان را از این حرفهاى سست و بىپایه پر کردند. ببینید چطور منتظر بهانهاند. ببینید چطور مثل گرگ در کمین نشستهاند که یک بهانهاى پیدا کنند، هر جور میتوانند، حمله کنند. میدانند که دولت مشغول تلاش و فعالیت و خدمت است. خب، واقعاً در کشور دارد خدمت انجام میگیرد. هر جا خدمت باشد، هم مردم طرفدار هستند، هم رهبرى طرفدار است. ما که راجع به شخص قضاوت نمیکنیم؛ ما کار را، خط را، جهتگیرى را ملاک و معیار قرار میدهیم. آنجائى که کار و خدمت و تلاش هست، حمایت ما هست، حمایت مردم هست. و بحمداللَّه امروز کار دارد انجام میگیرد. مسئولین دولتى هم حقاً و انصافاً دارند تلاش میکنند؛ هم اعضاى دولت، هم بخصوص خود رئیس جمهور. اینها شب و روز ندارند؛ من مىبینم، من از نزدیک شاهدم. اینها دائم مشغول کارند، مشغول خدمت و تلاشند. خب، اینها براى کشور خیلى باارزش است. بندهى حقیر هم طبق اصول بنا ندارم در کارها و تصمیمهاى دولت وارد شوم. خب، مسئولیتها در قانون اساسى مشخص است؛ هر کس مسئولیتى دارد؛ مگر آنجائى که احساس کنم یک مصلحتى دارد تفویت میشود؛ مثل اینکه در همین قضیهى اخیر اینجورى بود؛ انسان احساس میکند یک مصلحت بزرگى دارد مورد غفلت قرار میگیرد، تفویت میشود؛ خب، انسان وارد میشود که جلوى این تفویت مصلحت را بگیرد. این، مسئلهى مهمى نیست، نظائرش هم اتفاق مىافتد؛ اما مخالفین، دشمنان بیرونى، تریبوندارهاى بینالمللى، بوقهاى تبلیغاتى، از همین مسئله استفاده میکنند براى اینکه فضاى تبلیغاتى را شلوغ کنند.» کاری به اینکه حرکت رئیس جمهور درست بود یا غلط ندارم مهم اینه که رهبری فرمودند « قضیهاى که آنچنان هم از اهمیت بالائى برخوردار نبود» اما هو و جنجالهایی بوجود اومد که کم و بیش تا الان هم ادامه داره. قضاوت با خودتون.
4- از اواخر سال 89 و اوایل سال 90 از طرف برخی ولایت مداران بالفطره! اصطلاحی بوجود آمد به اسم «جریان انحرافی» و هرجا نشستند و برخاستند این حرف لقلقه زبانشان بود و هست و منظور هم که حتما میدانید آقای مشایی و دارو دسته شان بود (و هست) که در جاهای مختلف هم گفتند که این جریان خطرناکترین جریان در طول تاریخ اسلام است و از فتنه 88 خطرناک تر است و ... . مجلس محترم در قضیه انتخاب وزیر ورزش با هوشمندی تمام تنها دلیلشان برای رای ندادن به آقای سجادی احتمال ارتباط ایشان با جریان انحرافی و عدم برائت ایشون از این جریان بود. روزنامه هایی که در طول فتنه 88 حتی یکبار هم از لفظ فتنه استفاده نکردند و آقایانی که هنوز هم آن جریانات را با وجود تاکیدات فراوان رهبری فتنه نخوانده اند و حتی سخنان رئیس جمهور در مناظره با موسوی را باعث آن جریانات دانستند اکنون در مقابل جریان انحرافی قد علم کرده اند که واویلا اسلام و نظام در خطر است. اما باز هم هوشمندی امام خامنه ای برای دوستداران ولایت و البته دولت ولایی دهم که در این مدت با هجمه های فراوان راست و چپ سردرگم شه بودند راه گشا شد:« یک مسئله این است که اگر یک کسى یک حرف غلطى زد، آیا کسى باید به او جواب بدهد یا نه؟ خب، بله معلوم است. جواب دادن به حرف غلط، شیوهى خودش را دارد، راه خودش را دارد، کار خاص خودش است. یک وقت هست که حالا که کسى یک حرف غلطى زد، ما بیائیم مثلاً صدجا این حرف غلط را تابلو کنیم، شعار کنیم که آقا، فلانى این حرف غلط را زد، تا همه بدانند. این است که اشتباه است، خطاست. من با حرکت روشنگرانه از سوى هر کسى، از سوى هر نهادى، هیچ مخالفتى ندارم، بلکه علاقهمندم و معتقدم به مسئلهى تبیین. اما این معنایش این نیست که ما به اختلافات درونى، هى دامن بزنیم. مراقب باشید. این را همه باید مراقب باشند؛ در جریانهاى سیاسى، در جریانهاى گوناگون فکرى و سلیقهاى مطلقاً مشتعل کردن فضا مناسب نیست.» در این مورد البته توصیه می کنم این مطلب را مشاهده کنید که خیلی خوب این مساله را بازگو کرده است : جریان انحرافی یا «اختلاف عقیده و نظر + حرف غلط»؟
در هر حال برای بنده و دوستداران ولایت ثابت شده که جریانی به اسم جریان انحرافی وجود خارجی ندارد اگر از این لحظه به بعد کسی از این لفظ استفاده کند باید او را از حیطه ولایت مداران واقعی خارج دانست. البته مطمئنا این روش همچنان از سوی ماهیگیران متخصص در آب گل آلود مشاهده خواهد شد که ان شاالله با توجه دوستان این قضیه هم تمام خواهد شد.
البته با نزدیکتر شدن به انتخابات مجلس همچنان از این دست مسائل مشاهده خواهد شد که متاسفانه این از خصائص انتخابات است و امیدوارم که دوستان کسانی را به مجلس بفرستند که در حزب ولایت باشند نه در حزب باد.
مطالب مرتبطی که احساس میکنم خوندشون در روشن شدن مطلب موثر خواهد بود:
تکذیب مصاحبه آیتالله مصباح با خبرگزاری مهر
کلیدواژه جریان انحرافی ، لقلقه زبان کیست؟
مختار را کشتند احمدی نژاد را دریابیم!
پ.ن 1: ممنون که با حوصله این مطلب را خوندید. اگر نظری دارید حتما در بخش نظرات اعلام کنید.
پ.ن 2: این مطلب رو اگر مناسب دیدید در سایت یا وبلاگ خودتون قرار بدید و سعی کنید دیگران رو نسبت به این قضیه مطلع کنید.
پ.ن 3: حرفهای زیاد دیگه ای برا گفتن دارم اما از حوصله این مطلب خارج ولی اگر احتیاج دیدم حتما خواهم نوشت (ان شاالله)